۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

خاتمی

من خاتمی را دوست دارم ، او حسی از غرور را در من زنده می کند که الان مدتی است نداشته ام، دوم خرداد 76 برای من هم یک روز استثنائی بود اما من این دعوت نامه را پر نکرده ام، زیرا دوست ندارم هیچ کس را تشویق به کاری کنم که شاید دراعماق وجودش ، از آن گریزان باشد حتی اگر مجبور باشم سالهای بی غرور دیگری هم داشته باشم .

پی نوشت
اگر او دوباره رئیس جمهومان شود، چه تغییراتی در اطرافمان خواهیم داشت؟ خواهش می کنم شما هم به این سوال من جواب دهید، چند تا را من می گویم:
1. دیگر مدام از دهان هر مسئولی نمی شنویم که در سه سال گذشته این طور شده که درسالهای قبلش اصلاٌ وجود نداشته است.
2. صدا وسیما رئیس جمهورمان را از همان اول نقد خواهد کرد مستقیم وشفاف، نه بعد از سه سال تک وتوک لای پرده.
3. نمی گویند خشکسالی است برق نداریم، می گویند بی کفایتی است که برق نداریم.
4. دوباره با افتخار می گوئیم ایرانی هستیم.
5. ......
.
.
.
و مهمتر از همه دو سال دیگر ، همین موقع خیلی از همه کسانی که امروز به او اصرار دارند می گویند: دیدی این هم هیچ کار نکرد. چه کنیم ، اهل کوفه هستیم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

عزیزم درباره کلاس که پرسیده بودی من یه موقعی کلاسهای عمومی مجله کارنامه تحت نظر امیرحسن چهل تن رو می رفتم ولی بعدش به مدت 3 سال همینطوری به طور خصوصی و نه به صورت کلاس که پولی بدیم یا بگیریم با محمود دولت آبادی جلسه داستان خونی داشتیم. اون جلسات به خاطر شرایط جسمی و کاری استاد الان دیگه تموم شده ولی بچه های کلاس گاهی دور هم جمع می شن.